کتاب گویندگی؛ شناخت و مهارتهای کاربردی به قلم جمشید تاجبخش و به همت مرکز پژوهش و سنجش افکار منتشر شد.
کتاب گویندگی؛ شناخت و مهارتهای کاربردی به قلم جمشید تاجبخش و به همت مرکز پژوهش و سنجش افکار منتشر شد.
«گویندگی» به مفهوم امروزی آن، واژه بهنسبت جدیدی است که با
پیدایش و گسترش «رادیو» از حدود 70 سال پیش به فرهنگ واژگان فارسی افزوده شد. در
لغتنامهها و فرهنگهای گذشته گویندگی را به معنی سخنگویی، نطق، خوانندگی،
قوّالی، قصهگویی، سرایندگی، شاعری و...آوردهاند؛ امری که در نوشتههای ادبی و
متنهای کهن شعر و نثر و فرهنگ فارسیزبانانِ جامعه ایرانی بیش از هزارسال با همین
معانی رواج داشته است.
«گویندگی» در کاربرد حرفهای و امروزین آن، عبارت است از: «فرآیند تبدیل
اندیشۀ شفاهی یا مکتوب به کلام و سخنِ مفهوم و انتقال آن به مخاطب، به صورتی
هنرمندانه».
گویندگی، بویژه در دنیای ارتباطات و رسانهها، امروزه بهعنوان حرفهای
جذاب مورد توجه و تحسین است و همراه با رشتههای مشابهی همچون گزارشگری، بازیگری،
دوبلاژ و اجرا، توجه بخش بزرگی از مخاطبان مراکز رادیویی و تلویزیونی را به خود
جلب کرده وگویندگان توانا و خوشصدا سالها بهعنوان شخصیتهایی محبوب مورد احترام
و توجه مخاطبان رسانهها بودهاند. امروزه انبوهی از وسایل و ابزارهای ارتباطی
فردی و جمعی، میلیونها پیام خواسته یا ناخواسته را به سوی هدفهای خود در گوشه و
کنار کره زمین ارسال میکنند و هر یک به نوعی بر افکار عمومی مخاطبان تأثیر میگذارند.
تردیدی نیست که در چنین بازار عظیم نوآوری و جاذبه و انبوه پیامهای رنگارنگ، نمیتوان از نقش و
شخصیت هنری و فرهنگی گویندهها، و تأثیرآنها در ویترین محسوس و ملموس رسانهها
بويژه جعبه جادویی رادیو و قاب مسحورکننده تلویزیون، غافل بود.
کتاب حاضر میکوشد در دو بخش، ضمن «آشنایی کلی خواننده با مقوله صدا و
گویندگی و بیان تاریخچهای کوتاه از گویندگی در ایران، مهارتهای کاربردی لازم در
این زمینه را نیز که حاصل دانش و تجربه نویسنده است، بهخوبی اراده دهد.
در سالهای اخیر، علاقه و استقبال از «گویندگی» و دیگر بخشهای زیرمجموعه
صدا، به شدت موردتوجه بوده و بويژه بین جوانترها، رویای داشتن شغلهایی مانند
گویندگی، گزارشگری، بازیگری، و صداپیشگی و مانند اینها ذهن و ذوق بسیاری را درگیر
خود کرده است و روزی نیست که ده¬ها نفر در جستجوی چنین حرفههایی به مراکز صداوسیماي تهران
یا مراکز شهرستانها مراجعه نکنند. دلیل این استقبال، در درجه اول تأثیر احساسی و
عاطفی و روانی اينگونه حرفههاست که به شکلی مقاومتناپذیر در قلب آنها جای
گرفته است. اگرچه در ابتدای امر، همین جاذبههای سطحی و ظاهری با انگیزه
«مشهورشدن»، «محبوب شدن » و «مقبول شدن» موجب این شور و علاقه میشود، اما آنچه پس
ازفرونشستن احساسات اولیه به وجود میآید، درحقیقت توجه به اصالت هنری و احساس
تأثیرگذاری مثبت این مشاغل بر مخاطب است که درعین حال هدفهای کلان سازمانهای
رسانهای را هم دربرمیگیرد وآن چیزی نیست جز مفید و مؤثر بودن در امر«تأثیرگذاری»
بر افکار افراد و جامعه مخاطب. در واقع باید پذیرفت که در بین اجزای عمده تشکیلدهنده
سیستمهای ارتباط جمعی یعنی پیام، رسانه و مخاطب، این عوامل انسانی رسانهاند که
هم بهعنوان بخشی از رسانه و هم در قالب شخصیتهای هنری و فرهنگی، پیامرسانان
واقعی رسانه به شمار میروند.
|