رئيس مركز پژوهش و سنجشافكار
سازمان، از رقابت تنگاتنگ مراكز نظرسنجي در انتخابات رياستجمهوري ميگويد.
به گزارش روابط عمومي سانه ملي،
نظرسنجي يا پيمايش (survey)، روشي در
تحقيق علمي براي بررسي توزيع ويژگيهاي يك جامعه آماري است كه هدف آن اكتشاف،
توصيف يا تبيين پديدههاست.
بررسي «چگونگي ماهيت شرايط موجود» و
«روابط ميان رويدادها» از اهداف مهم در نظرسنجي بهشمار ميرود. نظرسنجيهاي
انتخاباتي تأثير مهمي بر رقابتهاي سياسي و اجتماعي دارند و پل ارتباطي ميان افكار عمومي و نامزدهاي
انتخاباتي بهشمار ميروند؛ زيرا اين امكان را براي نامزدها فراهم ميكنند تا
تغييرات و مطالبات افكار عمومي را درك و پايش كنند. اين روش علمي به حدي موثر و
مهم است كه گاهي سرنوشت يك حزب و جريان فكري را از ميان مطالبات افكار عمومي و
سنجش افكار مشخص ميكند و با نشان دادن وضع موجود، برنامهريزي دقيق و حركت به
سوي وضع مطلوب را براي آن حزب توصيه ميكند. بيشك در روزهاي برگزاري دوازدهمين
انتخابات رياستجمهوري، نظرسنجيهايي كه
منتشر ميشد، يكي از قدرتمندترين ابزارهايي بود كه توانست بخشي از جهتگيري
افكار عمومي را نشان دهد و موقعيت هر نامزد انتخاباتي را مقايسه با رقبا تبيين كند. برخلاف دورههاي
گذشته در اين دوره، سازمانها و نهادهاي پژوهشي مختلفي اقدام به اجراي نظرسنجي
كردند؛ اما در اين ميان تنها مركز پژوهش و سنجش افكار صداوسيما توانست دقيقترين
نتايج را در دوازدهمين انتخابات رياستجمهوري ارائه دهد. در اين زمينه با علي
طلوعي، رئيس مركز پژوهش و سنجش افكار درباره نحوه اجراي نظرسنجيهاي انتخاباتي و
جزئيات و نتايج دقيق آن گفتوگو كردهايم.
**مركز پژوهش و سنجش افكار صداوسيما
از اعتبار علمي و پژوهشي بالايي برخوردار است. اين اعتبار چگونه كسب شده و تداوم يافته است؟
مركز پژوهش و سنجش افكار صداوسيما،
يكي از علميترين و گستردهترين مراكز پژوهشي كشور است كه با نيمقرن سابقه و با
استفاده از روشهاي علمي، ارزيابي و سازماندهي پژوهشهاي سازمان را برعهده دارد و
اكنون در حوزه پيمايشهاي اجتماعي، افكارسنجي، نظرسنجي و نيازسنجي به «برندي» معتبر و قابل اطمينان تبديل شدهاست.
شايد بخشي از پيشينه و اعتبار اين نظرسنجيها را بايد در توان علمي نيروها و
كنداكتور مناسبتي سازمان جستوجو كرد؛ به نحوي كه هر سال اين مركز همگام با اين
كنداكتور نظرسنجيهايي را اجرا و با سنجش افكار، مسيري را براي ارتقاي كيفي برنامهسازي
فراهم ميكند. همين روند در طول دو دهه، مركز را از جايگاه مطالعات رسانهاي به
سمت مطالعات اجتماعي سوق ميدهد و اكنون ميبينيم كه با ورود به مباحث مختلف
اجتماعي و سياسي، موثقترين نظرسنجيها را ارائه ميدهد.
**انجام دادن نظرسنجي علمي و حرفهاي انتخابات و
تحليل روند آن به دور از هيجانات آني افكار عمومي با چه مشكلاتي روبهروست؟
در حاليكه بسياري ميگويند كه رفتار
ايرانيان قابل پيشبيني نيست و آنها در بيان افكار و نظرات سياسيشان به
پرسشگران، همواره محافظهكار هستند، 1200 پرسشگر اين مركز در تهران و 32 مركز
استاني و مديران و كارشناسان مركز با دانش و تجاربي كه دارند، ظرفيتي را فراهم
آوردهاند كه آن را در هيچ مركز و مجموعه علمي نميتوان يافت. حوزه نظرسنجي ما 330
روستا، 66 شهر تابعه و 33 مركز استان را شامل ميشد و مسلماً با مشكلاتي از اين
دست روبهرو بوديم كه افراد، نظرشان را صريح بيان نميكردند يا بهواسطه خصلت
محافظهكاري، افكار سياسيشان را به زبان نميآوردند؛ اما اين مشكل در دوران
انتخابات رياستجمهوري به حداقل رسيد و بهدليل تجارب و دانش همه همكاران و آموزشهايي
كه داده شد، توانستيم اين پژوهش علمي را به خوبي و با نتايج خيلي دقيق به انجام
برسانيم.
**برنامهريزي مركز پژوهش و سنجش
افكار براي ورود به انتخابات رياستجمهوري چگونه بود؟
براي اولينبار، شوراي راهبردي
نظرسنجي را در اين مركز راهاندازي كرديم تا با رصد دقيق و لحظهاي فرآيند نظرسنجيها
و تغييرات انتخابات با حداقل خطا آمارمان را ارائه دهيم. در اين ميان، گروهي از
مجريان باتجربه در امر اجراي طرحهاي نظرسنجي را گرد آورديم و از ديماه با آموزش
سراسري به پرسشگران، آنها را از كمّ و كيف اجراي نظرسنجيها آگاه كرديم. ضمن
اينكه سؤالات نظرسنجي بسيار دقيق و گسترده بود و ما با چند هدف براي دستيابي به
اطلاعاتي فراتر از انتخابات، آنها را طراحي كرده بوديم.
**در انتخابات رياستجمهوري، آماري
كه اين مركز ارائه داده است، كمترين فاصله را با آنچه رخ داده، داشته است. علت
اين همه دقت و نتايج نزديك به واقعيت را در چه چيزي ميبينيد؟
مهمترين تفاوتي كه اين دوره از
انتخابات براي ما داشت و بسيار هم عجيب بود، فاصله كمتر از يكدرصد براي آمارهاي اين مركز بود. در حالي كه از لحاظ
علمي اين فاصله تا 5 درصد نيز قابلقبول است، ما ميزان مشاركت را 1/73 پيشبيني
كرديم كه با رقم واقعي آن يعني 07/73 كه از سوي وزارت كشور اعلام شد، 03/0 اختلاف داشت. و اين امر و ممكن نبود مگر
با دلسوزي و حساسيت علمي تمام مجموعه، از مديران و كارشناسان گرفته تا پرسشگران
باتجربه و دانش مجموعه.
**در نظر سنجي دوازدهمين دوره
انتخابات رياست جمهوري چه اهدافي را دنبال كرديد؟
مهمترين هدف ما در اين نظرسنجي،
پاسخ علمي و درست به سه سؤال اساسي بود: اينكه مشاركت چقدر است؛ آيا انتخابات دو
مرحلهاي ميشود يا يك مرحلهاي و نامزد پيروز كيست و با چه فاصلهاي از رقبا قرار
دارد؟ در اين نظرسنجيها همه اين موارد دقيق طراحي و راههاي رسيدن به نتايج درست
پيشبيني شد. علاوه بر صحت رقم مشاركتي كه اين مركز استخراج كرد، اعلام كرديم كه
انتخابات حتماً يك مرحلهاي است و نامزد پيروز نيز دكتر حسن روحاني است.
**آيا در ارائه ترتيب نامزدها و درصد
آراي آنها نيز اين رقم بسيار نزديك بود؟
ميزان آراي حسن روحاني را ما 8/56
درصد پيشبيني كرديم كه وزارت كشور 57 درصد اعلام كرد. ما آراي حجتالاسلام
سيدابراهيم رئيسي را 5/39 درصد پيشبيني كرده بوديم و وزارت كشور 3/38 درصد اعلام
كرد؛ آراي مصطفي ميرسليم را 2/1 پيشبيني كرده بوديم و وزارت كشور 1/1 اعلام كرد و
آراي سيد مصطفيهاشميطبا را 7/. دانستيم و وزارت كشور 5/0 اعلام كرد. اين نزديكي
آمار را مديون دقت و اهميت موضوع نزد دستاندركاران اجراي نظرسنجيها اعم از
مديران، پژوهشگران و پرسشگرانمان ميدانيم؛ به نحوي كه اين حد از دقت در نتايج حتي
در نظرسنجيهاي گالوپ نيز مشاهده نميشود.**در اين نظرسنجي علاوه بر موارد ذكر
شده به يافتههاي ديگري دست پيدا كرديد؟
بر اساس يافتههاي ما مشاركت در شهر
تهران، در منطقه بالاي شهر و طبقات مرفه بيشتر از مناطق پايين شهر بود. مشاركت در
منطقه غرب و شمال بيشتر از شرق و جنوب تهران بود. همچنين مشاركت زنان در اين دوره
بيشتر از دورههاي قبل بود. ضمن اينكه براي اولينبار با پديده «ميزان ترديد»
روبهرو شديم كه رقم بالايي را براي ما ثبت كرد. دليلش هم اين بود كه برخلاف دورههاي
قبل، مردم از مناظرههاي تلويزيوني به تصميم قطعي نرسيدند و ابهام بيشتري هم در
مشاركت و هم در انتخاب نامزد اصلح داشتند. اين ميزان ترديد، 11درصد بود كه به لحاظ
علمي رقم بالايي بهشمار ميآيد. نكته ديگر اينكه اين دوره را بايد رقابتيترين
انتخابات رياستجمهوري دانست، زيرا در هيچ دورهاي نامزد دوم 15 ميليون رأي كسب نكردهاست و اين از ويژگيهاي
رقابت سياسي و مشكلات ميان احزاب در اين دوره است.
**اشاره شما به ميزان ترديد 11 درصد،
اين سوال را پيش ميآورد كه در تحليل نهايي اين عدد را چگونه محاسبه كردهايد؟
همانطور كه گفتم، يكي از پديدههاي
اين دوره از انتخابات، كتمان رأي نبود، بلكه «ترديد رأي» بود. عدد بزرگي در
نظرسنجيهاي ما وجود داشت كه ما را با مشكلي جدي در تحليل دادهها روبهرو ميكرد.
ما با تكيه بر دانش و تجارب كارشناسانمان در زمينه تحليل داده و نيز به پشتوانه
بيش از نيم قرن كار علمي، تقاطع درصدها را ميان اصولگراها و اصلاحطلبها استخراج
كرديم و 3/7 درصد اين رقم را به حجتالاسلام رئيسي و 2/4 درصد را به دكتر حسن
روحاني اختصاص داديم. اين تشخيص درست سبب شد ما در رقم نهايي درصد مشاركت مردم
و درصد آراي نامزدها به قطعيتي برسيم كه
با رقم واقعي، اختلاف چند صدمي داشت. در واقع دليل خطاي بالاي ديگر نظرسنجيها
ناشي از ناديده گرفتن همين رقم بود.
**چگونه به اين محاسبه رسيديد؟
معمولاً افرادي در اين 11 درصد ميگنجند
كه هنوز شناخت كافي از نامزدشان ندارند يا هنوز ترديد دارند كه وي را انتخاب كنند.
يافتهها ميگفت كه طرفداران روحاني او را به پشتوانه حضورش در دوره قبل ميشناسند
و رقيب مقابل براي بسياري هنوز ناشناخته است. 11 درصد يعني حدود 6 ميليون نفر كه
با محاسبات اين مركز، تقريباً 4 ميليون آن به سبد رأي آقاي رئيسي ريخته شد.
**آيا ميتوان گسترش فضاي مجازي و
دسترسي آسان به آن را بخشي از ويژگي تبليغاتي اين دوره از انتخابات دانست؟
به نظرم فضاي مجازي كمكي به انتخاب
مخاطبان نكرد. بيشك اين فضا در مشاركت آنها مؤثر بوده است، اما در اينكه كدام
نامزد را انتخاب كنند، چندان مؤثر نبود، زيرا برخلاف دورههاي قبل كه فضاي مجازي
در دست يك جناح و گروه سياسي بود، در اين دوره هر دو جناح در فضاي مجازي حضور
داشتند و هر دو اطلاعاتي را به كاربران ميدادند كه در يك نقطه آنها را گيج ميكرد.
هر دو گروه براي اثبات حرفهايشان سند ميآوردند و هر دو با قدرت، سعي در موجه
نشان دادن نامزد خود داشتند و اين اتفاق، انتخاب را براي كاربران دشوار كرده بود؛
زيرا هنوز محتواهاي فضاي مجازي براي بسياري از مردم سنديتي ندارد.
*پس با اين توضيح، مهمترين مرجع كسب
اطلاعات براي مردم كدام رسانه است؟
مهمترين مرجع پاسخدهندگان براي
دريافت اطلاعات موثق، صداوسيما با 8/73 درصد است. پس از آن، مخاطبان به دادههاي
تلگرام با 7/19 درصد اعتماد دارند. خبرگزاريها و ساير شبكههاي اجتماعي مانند
اينستاگرام و توئيتر با 7 درصد، شبكههاي ماهوارهاي با 6/6 درصد، سايتهاي خبري
با 4/6 درصد و روزنامهها با 4 درصد در ردههاي بعدي قرار دارند كه اطلاعات آنها
مرجعي براي كاربران بهشمار ميرود و مورد اعتماد مخاطبان قرار گرفتهاست. نكته
درخور توجه در اين نظرسنجي، برتري گزينه دوستان و افراد معتمد نسبت به ديگر گزينهها
بود كه با 16 درصد بعد از تلگرام قرار ميگرفت.
**آيا متغيرهاي ديگري هم در انتخابات
اين دوره در مقايسه با دورههاي گذشته تغيير كرده بودند؟
در اين دوره بهدليل تغيير ميدان
تخريبي شبكههاي ماهوارهاي و تغيير تاكتيك رسانههاي رقيب، با درصدهاي متفاوتي
روبهرو شديم. برخلاف گذشته در اين دوره شبكههاي ماهوارهاي بدون اينكه شعار عدم
مشاركت را سر دهند، بخشي از مشاركت مردم را فرماندهي ميكردند و از اين رو بايد
برخي از متغيرها را تغيير ميداديم. در اين فضا، گروههايي نيز به تخريب صداوسيما
دست زدند و ما شاهد همكاري نكردن برخي از مخاطبان با پرسشگران بوديم بهطوري كه
برخلاف گذشته، كد عدم همكاري در نظرسنجيهاي ما افزايش يافت.
**در اين دوره، شاهد انبوه نظرسنجيهايي
بوديم كه هر روز در فضاي مجازي منتشر ميشد و برخي از خبرگزاريها و روزنامهها
نيز در تحليلهاي انتخاباتيشان به آنها استناد ميكردند.
بله، اين دوره از انتخابات را بايد
جنگ نظرسنجيها دانست. بازار رقابتي نظرسنجيها چنان داغ بود كه حتي برخي به نام
صداوسيما نظرسنجيهايي را ارائه ميدادند. البته آنچه به يك نظرسنجي اعتبار ميبخشد،
ميدان نظرسنجي، دايره پرسشگران، سواد و دانش و تجربه آنها و كارشناسان و مديران،
نحوه طراحي سؤالات و از همه مهمتر دايره جغرافيايي آن است.
**چرا همزمان با نظرسنجي ميداني
براي اولينبار از نظرسنجي تلفني نيز استفاده كرديد؟
قصد ما اين بود كه به يك مدل درست و
علمي در اجراي نظرسنجي در اين مركز برسيم و از اين رو نظرسنجي تلفني را نيز انجام
داديم تا با تحليل يافتههاي آن تصميم بگيريم كه آيا ميشود در آينده نظرسنجي
تلفني را نيز مبناي كار خود قرار دهيم يا نه.
**در نظرسنجيهاي مركز پژوهش و سنجش
افكار ما با واژه جديدي با عنوان «سبد رأي» روبهرو شديم. آن را چگونه تحليل ميكنيد؟
با توجه به ويژگيهاي نامزدهاي اين
دوره از انتخابات، براي اولينبار متغيري به نام «سبد رأي» را وارد تحليلهايمان
كرديم. به بيان ديگر، پيشبيني كرديم كه
اگر نامزدي در ميانه راه انصراف داد، رأي او به چه كسي ميرسد تا به «سبد توزيع»
آرا برسيم. مسّلماً معادلات ما در نيمه راه تغيير كرد و با انصراف محمدباقر
قاليباف، متغيرهايي را مشخص كرديم كه تعيين كند آراي وي به كداميك از اين نامزدها
ميرسد.
**نتيجه اين تحليل چه بود؟
با انصراف آقاي قاليباف ابتدا سقف
آراي وي را استخراج كرديم. به عدد 27 درصد رسيديم. با تحليل دادههاي موجود به اين
نتيجه رسيديم كه 70 درصد آراي وي به آقاي رئيسي و 7 درصد آن به آقاي روحاني خواهد
رسيد. بنابراين، بر مبناي تحليل اين مركز، از 57 درصد آراي دكتر حسن روحاني، 7
درصد مربوط به آراي آقاي قاليباف بودهاست كه تاثيري طلايي براي ايشان داشت. ضمن
اينكه در اين سبد، انصراف آقاي رئيسي نيز بررسي شد كه در صورت انصراف وي 90 درصد
آراي ايشان به سبد رأي آقاي قاليباف و 10 درصد به سبد رأي آقاي روحاني ريخته ميشد.
**بر اساس تحليلهاي مركز، در صورت
انصراف ندادن آقاي قاليباف سبد آرا به چه شكلي بود؟
در اين صورت، انتخابات به دور دوم ميرسيد.
در فضاي رقابتي، احتمال دوقطبي روحاني ـ قاليباف بيشتر ميشد و عليرغم شكنندهتر
شدن آراي آقاي روحاني، ايشان به برتري دست پيدا ميكرد.
**آيا تحليلي نيز از 29 درصدي كه در
انتخابات شركت نكردند، داريد؟
طبق يافتههاي ما بيشترين مشاركت در
افراد 50 سال به بالا و كمترين مشاركت در سنين 18 ـ 35 سال بود. بخشي از اين 29
درصد، خانمهاي خانهدار، بخشي افراد بيكار و بخشي ديگر نيز ساكنان حاشيه شهرها
بودند. درصدي از اين رقم هم نيز به افراد تحصيلكرده اختصاص داشت.
**سؤالي كه اغلب پيش ميآيد اين است
كه چرا اين تحليل و دادهها پيش از انتخابات در دسترس عموم قرار نميگيرد؟
اين تصميم مبتني بر سياست رسانه ملي
است. هرچند اين مركز يافتههاي خود را پيش از انتخابات در اختيار مراجع ذيصلاح و
عاليرتبه سازمان و نظام قرار ميدهد، اما بنا به دلايلي هنوز تصميمي مبتني بر
انتشار آن براي عموم تا پيش از انتخابات گرفته نشدهاست.
**آيا در نظر داريد از دادههاي به
دست آمده در انتخابات به شكل مدوني استفاده كنيد؟
يكي از مهمترين برنامههاي مركز
پژوهش و سنجش افكار، تدوين و چاپ اطلس رفتارشناسي ايرانيان است. يافتههاي ما
گنجينهاي است كه در مدت 50 سال تهيه شدهاست و ميتوان از آن براي شناخت رفتار
ايرانيان كمك گرفت. هرچند بسياري برآنند كه رفتار ايرانيان خيلي قابل پيشبيني
نيست؛ اما اكنون اين مركز با تكيه بر دادههاي دقيق علمي توانسته است به اين قطعيت
برسد، زيرا تركيب سؤالات و گزينههايي كه در نظرسنجيهاي مركز انتخاب ميشود
كاملاً منطبق بر ذائقه سياسي، رفتارهاي سياسي، رفتارهاي قومي و... است و اين اطلس
برمبناي شهر به شهر و استان به استان تدوين شده است كه اميدوارم اين اثر در سال
جاري به چاپ برسد.
**اگر بخواهيد نمايي از اين مركز در
ايام انتخابات به نمايش بگذاريد، به چه نكاتي اشاره خواهيد كرد؟
قبل از هر چيز خداقوتي ميگويم به
1200 نفر پرسشگر اين مركز كه 1000 نفر آنها در مراكز استاني حضور دارند. روال
عادي ما نظرسنجي از 330 روستا در هفته بود كه در ايام انتخابات اين ميزان سه برابر
شد و پرسشگران ما كار طاقتفرسا و سختي را برعهده گرفتند. همچنين 100 پژوهشگر و
كارشناس، كار بررسي دادهها را برعهده داشتند كه از همه آنها و همه مديران و
كارشناسان مركز تشكر ميكنم.