|
پدیدارشناسی احساسات کاربران در فضای مجازی (مطالعه موردی: جوانان شهر قم)
پدیدارشناسی احساسات کاربران در فضای مجازی (مطالعه موردی: جوانان شهر قم)
|
|
فضای مجازی با کارکردها و قابلیتهای خود، شیوه تعاملات انسانی و چگونگی ابراز احساسات را دگرگون کرده است. بهمنظور شناخت چگونگی و فرایند این تحول در تجربه زیسته کاربران، از روش پديدارشناسي استفاده شده است. گردآوری اطلاعات از طریق شیوه نمونهگیری هدفمند و مصاحبه عميق با 25 نفر از کسانی که حداقل چهار ساعت از شبانهروز را در فضای مجازی سپری میکنند، صورت پذیرفت. مضامین استخراج شده شامل سه مضمون محوری «حسحضور»، «عرضهشدگی» و «پیوستاریشدن» بوده است. مضامین فرعی حسحضور، دربرگیرنده معنابخشی به زندگی، غیاب دیگری، رهاشدگی از جهان واقع و غرقشدگی احساس است و عرضهشدگی، مضامین نمادین شدن، فوریت تقلیلیافته و تقلیلگرایی احساسی را شامل میشود. تنها مضمون فرعی پیوستاریشدن نیز مفهوم امتداد احساسی است. نتایج نشان میدهد که چارچوب احساسی حضور افراد منتخب در فضای مجازی، بر مبنای حضور آنها در جهان واقعی و احساساتشان پیریزی شده است. بافت اجتماعی و بستر حضور کاربران منتخب شهر قم با خصیصهای تقریباً همدست و مشابه باعث شد که کاربران، حاکم بودن چنین وضعیتی را بهمثابه نوعی محدودیت و کنترلبودگی معنا کنند و این امر را انگیزهای برای عرضه احساساتشان بدانند. در نهایت نیز با غوطهوری و پیوست احساسات خود در محیط سایبر به فضای واقعی، همچنان نوعی واقعبودگی در جهان مجازی را احساس میکنند.
کلید واژه:احساسات مجازی، حسحضور، پدیدارشناسی، برساختگرایی، پیوستاریشدن، فضای مجازی
فضای مجازی با کارکردها و قابلیتهای خود، شیوه تعاملات انسانی و چگونگی ابراز احساسات را دگرگون کرده است. بهمنظور شناخت چگونگی و فرایند این تحول در تجربه زیسته کاربران، از روش پديدارشناسي استفاده شده است. گردآوری اطلاعات از طریق شیوه نمونهگیری هدفمند و مصاحبه عميق با 25 نفر از کسانی که حداقل چهار ساعت از شبانهروز را در فضای مجازی سپری میکنند، صورت پذیرفت. مضامین استخراج شده شامل سه مضمون محوری «حسحضور»، «عرضهشدگی» و «پیوستاریشدن» بوده است. مضامین فرعی حسحضور، دربرگیرنده معنابخشی به زندگی، غیاب دیگری، رهاشدگی از جهان واقع و غرقشدگی احساس است و عرضهشدگی، مضامین نمادین شدن، فوریت تقلیلیافته و تقلیلگرایی احساسی را شامل میشود. تنها مضمون فرعی پیوستاریشدن نیز مفهوم امتداد احساسی است. نتایج نشان میدهد که چارچوب احساسی حضور افراد منتخب در فضای مجازی، بر مبنای حضور آنها در جهان واقعی و احساساتشان پیریزی شده است. بافت اجتماعی و بستر حضور کاربران منتخب شهر قم با خصیصهای تقریباً همدست و مشابه باعث شد که کاربران، حاکم بودن چنین وضعیتی را بهمثابه نوعی محدودیت و کنترلبودگی معنا کنند و این امر را انگیزهای برای عرضه احساساتشان بدانند. در نهایت نیز با غوطهوری و پیوست احساسات خود در محیط سایبر به فضای واقعی، همچنان نوعی واقعبودگی در جهان مجازی را احساس میکنند.احساسات مجازی، حسحضور، پدیدارشناسی، برساختگرایی، پیوستاریشدن، فضای مجازی
|
|
|
|